جوایز : برنده 4 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
ترانه علیدوستی (زاده ۲۲ دی ۱۳۶۲، تهران) بازیگر سینما و تئاتر، دوبلر و مترجم اهل ایران است. ترانه تاکنون توانسته عناوین متعدد سینمایی از جمله جایزه بهترین بازیگر زن، پنجاه و پنجمین جشنواره فیلم لوکارنو سوئیس، جایزه بهترین بازیگر زن، جشنواره فیلم آسیایی و عربی اوسیان سینه فن و سیمرغ بهترین بازیگر زن در جشنواره فیلم فجر را کسب کند.
او در جشنوارههای فیلم وزول فرانسه ۲۰۱۴ و فیلم هانوی ویتنام ۲۰۱۲، یکی از اعضای هیئت داوران بود. وی به زبان انگلیسی مسلط است و در زمینه ادبیات هم فعالیت دارد و مترجم آثار ادبی است. او جایزه ادبی پروین اعتصامی را در پنجمین دوره برگزاری آن در قسمت ادبیات داستانی با ترجمه رؤیای مادرم، تألیف آلیس مونرو کسب کرد.
ترانه علیدوستی در ویژه نامه شماره ۱۰۰ ماهنامه «صنعت سینما» که نگاهی است به سینمای ایران در دهه هشتاد، به انتخاب ۱۳۰ نویسنده و منتقد سینمایی به عنوان بهترین بازیگر زن دهه انتخاب شد، همچنین در سال ۱۳۹۰، ماهنامه سینمایی فیلم او را به عنوان بهترین بازیگر زن دهه ۸۰ انتخاب کرد.
رعنا و عماد زن و شوهری جوان هستند که در حال اجرای تئاتری بر اساس نمایشنامه مرگ فروشنده نوشته آرتور میلر میباشند. آنها به علت نشست زمین مجبور میشوند به اجبار خانه خود را ترک کنند و به اصرار یکی از دوستانشان بنام بابک به خانهای اسبابکشی میکنند که پیشتر زنی بدنام بنام «آهو» در آن ساکن بوده است. ابتدا همه چیز خوب پیش میرود ولی وقایع بعدی به بحرانی غیرقابل کنترل ختم میشود...
زن و شوهری ایرانی با ماشین به اطراف یک منطقه ی کوهستانی دور افتاده می روند تا کیسه های پول را بین روستائیان فقیر آنجا پخش کنند اما در قبال این کار آنها درخواست های غیر معمول از مردمان آنجا دارند...
در کانون اصلاح و تربیت “شهر زیبا” نوجوانان زندانی با خواست “اعلا” جمع میشوند تا هجدهمین سالروز تولد “اکبر” را جشن بگیرند. اکبر متهم است دو سال پیش دختری را کشته و حالا زمان قصاص اوست…
سه روز تعطيل است و چند خانواده جوان براي تفريح راهي شمال اند. آنها دانشجويان سابق دانشكده حقوق هستند. سپيده و همسرش امير يك دختر خردسال دارند. شهره و همسرش با دو فرزند خردسال شان هستند كه يكي از آنها آرش است. نازي و منوچهر نيز تازه ازدواج كرده اند. احمد نيز كه سالها در آلمان اقامت داشته و به تازگي از همسر آلماني اش جدا شده همراه آنهاست؛ به اضافه دختري به نام الي كه به دعوت سپيده همسفر اين گروه شده است...
مینا که زمانی دانشجوی مرتضی بوده , پس از ده سال زندگی مشترک با وی , تصمیم می گیرد از او جدا شود و برای ادامه تحصیل به کانادا برود , اما مرتضی که از این تصمیم ناخرسند است …
دختر جوانی به نام روح انگیز(ترانه علیدوستی) که خود را آماده ازدواج میکند، روز چهارشنبه سوری برای کار به خانه خانوادهای متوسط وارد میشود. مژده(هدیه تهرانی)، خانم خانه، به رابطه همسر خود(حمید فرخنژاد) و زن همسایه(پانته آ بهرام) مشکوک شده و زندگی خانواده در آستانه نابودی است...
ترانه دانش آموز پانزده ساله ای است که مادرش فوت کرده و پدرش در زندان است و با مادربزرگش زندگی می کند. روزی امیر به ترانه اظهار عشق می کند و تصمیم به ازدواج با او می گیرد و چون هر دو محصل هستند قرار بر صیغه ی محرمیت می شود تا بعد ازدواج دائم صورت گیرد. بعد از مدتی ترانه متوجه می شود که امیر با چند دختر ارتباط غیر اخلاقی دارد و با این وضع تصمیم به جدایی می گیرد. ترانه و امیر از هم جدا می شوند و امیر به آلمان می رود، اما پس از مدتی ترانه می فهمد که باردار است…
روایت عاشقانه ای در روزهای پرتپش تهران 1332 است که با کودتای سیاه آغاز میشود و با اثر حوادث کودتا بر زندگی شخصیت ها، اوج میگیرد. در تهران سالهای پس از کودتا که چهره شهر، رنگ خشونت و دسیسه به خود گرفته، عشقی شکوفا میشود میان دو جوان به نام های شهرزاد و فرهاد. عشقی که فرجامش متصل به حوادث ایام میشود و عشاق قصه در موقعیت دشواری قرار میگیرند...